تار آذربایجانی ، آذربایجان شرقی

تار آذربایجانی ، آذربایجان شرقی

تار آذربایجانی مهم ترین ساز در اجرای مقامات آذزبایجان است. مقامات مجموعه ای منظم و نسبتاً مدوّن از نغمه ها، مقام ها و گوشه های مختلف است که به ردیف دستگاهی موسیقی ایران شبیه و می توان گفت با ردیف موسیقی فارسی ریشه های مشترک دارد.

بر اساس برخی مدارک، تار آذربایجانی حاصل تغییراتی است که روی تار پنج سیم فارسی ایجاد شده اند. تار فارسی حداقل در قرن هجدهم میلادی در ارمنستان، آذربایجان، قفقاز و تاجیکستان که در گذشته در قلمرو سیاسی ایران قرار داشتند رایج بود و در همین قرن، نوازنده و موسیقی دانی به نام میرزا صادق اسداغلو (صادق جان) در شهر شوشا در ناحیه قره باغ که امروزه در جمهوری آذربایجان واقع است تار آذربایجانی را با ایجاد تغییراتی روی تار فارسی به وجود آورد. تار آذربایجانی از خانواده سازهای زهی مضرابی (زخمه ای) مقیّد است که با مضراب نواخته می شود و در رده بندی سازها در گروه زه صداهای مضرابی قرار می گیرد.

ویژگی های ظاهری و ساختاری تار آذربایجانی

کاسه طنینی تار آذربایجانی مانند تار فارسی از دو قسمت کاسه بزرگ و کاسه کوچک یا نقاره تشکیل شده است. و در مقایسه با تار فارسی، کوچک تر و کم حجم تر، و پشت آن بر خلاف تار فارسی نسبتاً صاف و تخت است. حجم کمتر و تخت بودن پشت کاسه این امکان را به نوازنده می دهد تا آن را هنگام نواختن به راحتی روی سینه خود قرار دهد.

دهانه کاسه و نقاره در مقایسه با تار فارسی بازتر است و روی آنها پوست کشیده می شود. دسته ساز در زایده کوتاهی که از نقاره خارج شده است فرو می رود.

روی دسته 22 تا 24 دستان بسته می شوند و در انتهای آن سرپنجه قرار دارد که محل گوشی هاست. در سرپنجه 9 گوشی وجود دارد (6 گوشی بزرگ و 3 گوشی کوچک) . تار آذربایجانی 11 وتر دارد که 6 وتر آن، وترهای اصلی هستند. چهار وتر به سیم های زنگ (جینگنه) معروف هستند که دو به دو، به صورت همصدا کوک می شوند و هر دو وتر به یک گوشی متصل اند. بنابراین برای چهار سیم زنگ، 2 گوشی وجود دارد. تنها گوشی باقی مانده مربوط به سیم باس است. 6 وتر اصلی در سه گروه دوتایی با  نام های سفید، زرد و بم تقسیم می شوند. این ساز 4 شیطانک دارد که اولی شیطانک اصلی است و در محل اتصال دسته به سرپنجه قرار دارد و از روی آن 6 وتر اصلی عبور می کنند. دومی شیطانک فرعی سیم باس است که به شیطانک اصلی متصل است. دو شیطانک فرعی دیگر، محل عبور سیم های زنگ هستند. مضراب تار آذربایجانی قطعه ای از جنس شاخ گاو میش یا مواد مصنوعی است که بر خلاف تار فارسی فاقد موم است.

کوک تار آذربایجانی

این ساز بر مبنای دیاپازون کوک می شود، ام مختلف متفاوت است:

الف ـ در همراهی با ارکستر سمفونیک، پیانو و سایر سازهای غربی، وترهای مضاعف ردیف اول، «دو» کوک می شوند.

ب ـ در همراهی با ارکستر سازهای ملی آذربایجان، وترهای مضاعف ردیف اول، «سی» کوک می شوند.

ج ـ گاه در همراهی با ارکستر و خوانندگان اپرا، وترهای مضاعف ردیف اول، «ال» کوک می شوند.

د ـ در همراهی با خواننده در اجرای سنتی مقامات، وترهای مضاعف ردیف اول بنا به وسعت صدای خواننده، «سی» ، «سی بمل» یا « ال»کوک می شوند.

تار آذربایجانی برای اجرای مقامات به صورت های مختلفی کوک می شود که برخی از آنها به شرح زیرند:

برای بیات شیراز و راست

برای ماهور «دو»، چهارگاه «دو»، شور «سُل»، شوشتر «دو»، رُهاب «سل»، حجاز، کُردشهناز (شعبه ای از شور «دو») قطار . ..

«سل»، حجاز، کُردشهناز (شعبه ای از شور «دو») قطار . ..

برای شور «سُل» و اُرتاماهور«فا»

از کوک های دیگری هم برای اجرای مقامات و شعبه های مختلف استفاده می شود که از ذکر همه آنها صرف نظر می کنیم.

دستان بندی تارآذربایجانی

دستان بندی تارآذربایجانی ــ حبیب صیرفی (تبریز)

تکنیک های اجرایی تار آذربایجانی

تکنیک های اجرایی تار آذربایجانی: در آذربایجان، تک نوازان تار از اهمیت بسیار برخوردارند. ساختمان و امکانات اجرایی این ساز نوازندگان آن را مجبور کرده است تکنیک های اجرایی دشواری را بیاموزند. در میان سازهای متداول در موسیقی آذربایجان، رپرتوار تار از همه گسترده تر است و وجود رپرتوار مکتوب برای این ساز باعث شده است اغلب تکنیک های اجرایی، نشانه های خاص و تعریف شده داشته باشند. مهمترین تکنیک های دست راست در تار آذربایجانی عبارت اند از: اوست مضراب (مضراب رو یا بالا)، اَت مضراب (مضراب زیر یا پایین) روخت(تریمول،ریز)، دویمّه مضراب، سانتور مضراب )قایتاقی مضراب)، قاشیق مضراب، عاشیق سیاقی مضراب، خراش، دُرّاب، شَلال و قوشامضراب.

مهمترین تکنیک های دست چپ نیز در تار آذربایجانی عبارت اند از: لال بارماق، دارتماسیم (کندن، پنجه کاری)، تکیه، گلیساندو، اجرای چند صدا در یک زمان، استفاده از انگشت اول به عنوان شیطانک موقت، ویبراسیون طولی، ویبراسیون عرضی (درشت و ریز) و ویبراسیون با لرزندان کاسه طنینی در بغل (خوم تار). به دلیل وجود سیم باس و سیم های زنگ در این ساز، از انگشت شست دست چپ نمیتوان در انگشت گذاری استفاده کرد.

موارد و نوع استفاده تار آذربایجانی

تار آذربایجانی مهمترین و اصلی ترین ساز در اجرای مُقامات و دستگاه های موسیقی آذربایجان است که هم در همراهی آواز، هم به صورت تک نوازی و هم همراه با سازهای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. مجالس عروسی و شادمانی، محافل انس، ارکستر سازهای ملی آذربایجان، ارکسترهای مختلط، ارکسترهای سمفونیک، اپرا و باله از عرصه های حضور این ساز هستند.

جنس و مواد به کاررفته در ساختمان تارآذربایجانی

کاسه طنینی : چوب های توت، گردو

دسته : چوب گردو

پوست: پوست دل (قلب) گاو

گوشی ها: چوب های گردو، جنگلی، آرموت

شیطانک اصلی و شیطانک سیم باس (یکپارچه) : شاخ گاو ماده، استخوان قلم پای شتر

شیطانک های سیم های زنگ: میخ های فولادی

سیم گیر: شاخ، آلیاژهای برنج و آلومینیم

خرک: شاخ گاو ماده، استخوان قلم پای شتر، مواد مصنوعی

وترهای مضاعف گروه اول (وترهای اول و دوم) : سیم فولادی سفید 18/0 تا 22/0

وترهای مضاعف گروه دوم (وترهای سوم و چهارم) : سیم برنزی زرد 18/0 تا 22/0 و یا 0/25 تا 0/20

وتر پنجم: سیم فولادی سفید 18/0 تا 22/0

وتر ششم: سیم فولادی سفید با روکش نایلونی 36/0 یا سیم برنزی با روکش فنری

سیم باس: سیم فولادی سفید با روکش فنری 50/0

تار | آشنایی با تار ساز ایرانی

تار | آشنایی با ساز ایرانی

تار، از سازهای زهی مضرابی (زخمه ای) مقیّد است که در ساخت آن از چوب، پوست، استخوان، زه (رودۀ تابیدۀ چهارپایان) و فلز استفاده می شود و طول کلّی آن حدود 95  سانتی متر است. اگرچه در گذشته های دور ، نامی از آن برده نشده استولی حدود دویست سال پیش، تار، یکی از ساز های اصلی موسیقی ملّی ایران بوده است. نوازندۀ تار ایرانی در حالت نشسته تار را به صورت افقی روی ران پا قرار می دهد، به طوری که دستۀ تار چپ و کاسۀ طنینی طرف راست نوازنده قرار گیرد. نوازنده سر انگشت های دست چپ را روی دستان هایی که در طول دستۀ تار بسته شده اند حرکت می دهد و با مضرابی در دست راست دارد به سیم ها زخمه می زند.

کاسۀ طنینی

کاسۀ طنینی از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی تقریباً گلابی شکل ــ یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر ــ تشکیل شده و یک طرف آن ها (دهانه) باز است. قسمت بزرگ تر را «کاسه» و قسمت کوچکتر را «نقاره» می گویند. بر روی دهانه های باز کاسه و نقاره پوست می کشند و خرک بر روی پوست کاسه قرار می گیرد. جنس چوب کاسه ها معمولاً از چوب درخت توت تهیه می شود.

پوست

پوست تار از قسمت نازک پوس چهارپایانی مانند بز و برهّ انتخاب می شود

خرک

خرک معمولاً از جنس استخوانِ به کار رفته در روی دسته و شیطانک به طول تقریبی 5 و ارتفاع 2 سانتی متر ساخته می شود که با دو پایۀ کوچکِ خود روی پوست کاسه قرار می گیرد و سیم ها هر یک جداگانه از درون شیار های کم عمقی که بر سطح خرک ایجاد شده اند عبور می کنند. برای ثابت ماندن خرک بر روی پوست، تکه های کوتاهی از جنس دستان ها از حلقه های کوچکی که روی خرک (دو حلقه در طرفین و یک حلقه در وسط) ایجاد شده می گذرند و به سیم گیر که در انتهای بدنۀ کاسه قرار دارد وصل می شوند.

دسته

دستۀ تار از چوب های سختیا توت، به صورت لوله ای توپرُ به طول تقریبی50 و قطر تقریبی 4 سانتی متر ساخته می شود که از طرف جلو (محل انگشت گذاری) صاف برش خورده و از طرف پشت نیم دایره است و دستان ها با فواصل معین، روی آن بسته می شوند. در طرفین طول دسته (سطح رویی) دو رشته نوار از جنس استخوان کار می گذارند که هم به زیبایی دسته کمک می کنند و هم مانع فرسایش چوب در اثر تماس زیاد انگشت ها می شوند. دستۀ تار از یک طرف به نقاره و از طرف دیگر به سر پنجۀ تار متصل است.

سرپنجه

سرپنجه یا جعبۀ کوک (جعبۀ گوشی ها) جعبۀ کوچک توخالی ست که در ابتدای طول دسته قرار گرفته و از جنس چوب کاسه هاست و به تعداد سیم های تار، شش گوشی (در هر طرف سه گوشی) روی آن قرار دارند.

گوشی ها

 تار 6 عدد گوشی از جنس چوب، به تعداد سیم های ساز دارد که به صورت میخ درشت سَر پهن ساخته می شود. قسمتی که هنگام کوک کردن، با دست چپ نوازنده به چپ و راست گردانده می شود پهن تر است و بیرون سرپنجه قرار دارد و قسمتی که یک سرِ سیم به دور آن پیچیده می شود باریک تر است و داخل فضای خالی سرپنجه قرار دارد.

شیطانک

قطعه استخوان باریک و کمارتفاعی به عرض دستۀ تار و به ارتفاع 2 میلی متر است که بین دسته و سرپنجه قرار گرفته و دارای شیارهای کم عمقی ست که سیم ها هر یک از درون یکی از این شیارها می گذرند و به طرف گوشی می روند.

دستان ها

امروزه به طور معمول 28 دستان بر روی دستۀ تار بسته می شوند که جنس آنها از زه (رودۀ تابیدۀ چهارپایان) یا نخ نایلون است. هر دستان را در فواصل معین، چهار یا سه دور، دور دستۀ تار می بندند و آن را گره می زنند، به طوری که گره ها در شیاری که در سطح بالایی طول دسته ایجاد شده قرار بگیرند. محل دستان بر روی دسته ثابت نیست و در دستگاه های مختلف، بعضی دستان ها تا حدی حرکت داده می شوند.

سیم گیر

قطعه ای ست کوچک از چوب یا استخوان که در انتهای بدنۀ کاسه نصب شدهو دارای شیارهایی است که حلقۀ تابیده شده یا گرهِ یک سرِ سیم یه آن می افتد.

تعداد و جنس سیم ها

تار ایرانی دارای 6 سیم از جنس فلز با قطرهای مختلف است که به طور معمول سیم های اول و دوم (فلزی سفیدرنگ) به قطر 20/0 تا 18/0، و سیم های سوم و چهارم (زرد از جنس برنج) به قطر 22/0 تا 18/0 ، دو به دو با یکدیگر هم صدا کوک می شوند. سیم پنجم و اخوان

(فلزی سفیدرنگ) با قطر کمتر هم صدای سیم های اول و دوم، و سیم ششم سیم بم (فلزی زردرنگ) با قطر 38/0 یک اکتاو بم تر از سیم های اول و دوم کوک می شوند.

وسعت

وسعت معمول صدای تار نزدیک به سه اکتاو است.

کوک سیم ها

کوک دست ِ باز سیم های شش گانه به صورت چهارم پایین رونده و اکتاو است. کوک سیم ها بنابر نیاز نوازنده می تواند تغییر کند. معمولاً در اجرای مقام های دوازده گانۀ موسیقی ملّی سیم های پنجم و ششم کوک متغیری دارند.

کلید نت نویسی

نت نویسی تار با کلید سُل خط دوم حامل است.

مضراب

مضراب قطعه ای ست فلزی معمولاً از جنس برنج، به طول تقریبی 3 تا 4 سانتی متر و نیمی از طول آن که در دست نوازنده جای می گیرد با موم پوشیده شده است.

ویژگیهای دیگر تار

کوک سیمها و محل دستان ها را در اجرای دستگاه ها و آوازهای موسیقی ملی می توان تغییر داد ولی معمولاً فواصل چهارم یا پنجم پایین رونده بین سیم های اصلی حفظ می شوند.

گفته اند سیم پنجم تار را غلام حسین درویش (استاد تار دورۀ قاجار) اضافه کرده است که به آن «سیم واخوان» می گویند.

خراش (آرپژ) و آکوردهای دو یا سه صدایی در تار قابل اجرا هستند و اجرای نت ها بر روی سیمِ بم با انگشت شست دست راست نیز ممکن است.

تمام حالتهای کیفی موسیقی ایرانی، اعم از دوبل نت، تکیه، ریز، تریل، گلیساندوهای عرضی و طولی و غیره بر روی این ساز قابل اجرا هستند.

استاد علی نقی وزیری به منظور وسعت بیشتر، دستۀ تار را تا روی نقاره ادامه دادند و به این ترتیب شش دستان(فاصلۀ یک چهارم درست) بر وسعت آن افزودند. ایشان در نمودار کتاب هایشان تا قبل از نقاره با استفاده از فواصل ربع پرده 29 دستان ارائه داده اند.

«پنجه کاری» نوعی نوازندگی در سطح استادان است، به این ترتیب که بدون زخمه زدن با دست چپ بر سیم ها، انگشت دست راست بر سیمی ثابت می ماند و انگشت بعدی سیم را به صورت کندن به صدا درمی آورد و به همین ترتیب نغمه هایی ایجاد می شوند.

«گرفته»یا دراصطلاح «پیتزیکاتو» به نوعی نوازندگی می گویندکه بالافاصله بعد ازآخرین صدا، طنین آن با انگشت یا انگشت های بعدیِ همان دست گرفته می شود.

 «پوش» نیز اصطلاحی است که برای نوازندگی بر روی نقاره به منظور ایجاد صدای نرم تر و پخته تر به کارمی رود. گاهی نیز زخمه ای با مضراب زده می شود و در طنین آن انگشت های دست چپ نغمه ای کوتاه می نوازد.

صدادهی تار را با تغییراتی که در اندازه و تراش کاسه و نقاره و دسته و پوست ایجاد می کنند می توان تغییر داد و تارهایی با وسعت و رنگ صدای دیگر ساخت که تار آلتو و تارباس معمول ترین آن هاست. نمونه هایی از این تارها ساخته شده اند که تجربی و سلیقه ای بوده اند و عمومیت نیافته اند.

علایم معمول در تار

در نوازندگی تار نیز مانند دیگر سازها از علایمی قراردادی برای انگشت گذاری و ایجاد حالت های خاص استفاده می شود که معمول ترین آن ها عبارت اند از:

O= علامت دست باز سیم (صوت مطلق)

∧= علامت مضراب راست، یعنی زخمه از بالا به طرف پایین نواخته می شود

∨= علامت مضراب چپ، یعنی زخمه از پایین به طرف بالا نواخته می شود.

T= علامت اجرای کشش زمان نت با مضراب ریز

+= علامت اجرا با انگشت شست دست چپ بر روی سیم بم در نوازندگی تار، کشش زمان کامل نت ها را با مضراب ریز نگه می دارند.

نواختن مضراب راست و چپ به صورت پیاپی، مسلسل، مساوی و نسبتاً سریع را اصطلاحاً «ریز» می گویند.

 در انگشت گذاری روی سیم های اول و دوم، شمارۀ دست چپ و شماره های 2 و 3 و 4 به ترتیب برای انگشت سبابه برای استفاده از انگشت های بعدی درنظر گرفته شده اند. این اعداد را بالای نت می گذارند. برای انگشت گذاری روی سیم های دوم و سوم زیر اعداد، و سیم ِبم بالای اعداد، نیم دایرۀ کوچکی رسم می کنندکه استفاده از سیم های نامبرده و انگشت گذاری آن ها را یادآور می شود.

اصطلاحات بالا دسته (نزدیک به سرپنجه)، وسط دسته و پایین دسته (نزدیک به نقاره) در تارنوازی معمول هستند.تمام علایم مربوط به حالت هاو حرکاتی که درتئوری موسیقی مطرح می شوند را برای تار هم می توان نوشت و این علایم کاربرد دارند.